مقاله بررسی میزان اثربخشی دینداری اسلامی در ارتقاء صلاحیت و توانمندی حرفه ای معلمان

این یک مقاله ای با عنوان بررسی میزان اثربخشی دینداری اسلامی در ارتقاء صلاحیت و توانمندی حرفه ای معلمان است که در۱۰ صفحه برای دانلود منتشر شده است.

چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی میزان اثربخشی دینداری اسلامی در ارتقاء صلاحیت و توانمندی­ حرفه­ای معلمان می­باشد. توانمندی عبارت است از تقویت عقاید افراد و ایجاد اعتماد به نفس در آن­ها نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثر بخشی فعالیت­های سازمانی و منظور از دینداری اسلامی نیز، نگرش نظام­داری از باورها و اعمال نسبت به امور مقدس از نظر شیعیان است. جامعه­ی آماری تحقیق حاضر، معلمان دوره­ی ابتدایی شهرستان بستان­آباد در سالتحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ بوده و نمونه­ی آماری ۱۲۰ نفر که به روش نمونه­گیری تصادفی نسبتی انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه­های دینداری اسلامی و­ ارتقاء صلاحیت و توانمندی­ حرفه­ای معلمان استفاده و برای تحلیل داده­های آماری از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. یافته­های تحقیق نشان می­دهد، رابطه­ی معناداری بین ابعاد اعتقادی، تجربه­ای، پیامدی و مناسکی دینداری اسلامی با ارتقاء صلاحیت و توانمندی­ حرفه­ای معلمان وجود دارد و از میان چهار مؤلفه­ی دینداری اسلامی سه مؤلفه­ی پیامدی، مناسکی و تجربه­ای با

مقدار تبیین ۴۰/۰ = R^۲ قادر به پیش بینی ارتقاء صلاحیت و توانمندی حرفه­ای معلمان بودند.

واژگان کلیدی: : دینداری اسلامی، صلاحیت و توانمندی حرفه­ای، معلمان

مقدمه:

در سالهای اخیر واژه توانمندسازی به بخشی از زبان روزمره مدیریت تبدیل شده است (Wilkinson,1998) و می­توان آن را با جنبش­های مشهوری نظیر مدیریت منابع انسانی ([۱]HRM)و مدیریت کیفیت جامع مرتبط دانست. در حقیقت توانمندسازی اصطلاحی است که امروزه در علوم سازمانی مورد استفاده فراوان قرار می­گیرد. اما آنچه در ادبیات توانمندسازی کاملاً آشکار است تعاریفی هستند که جامع نبوده و به رغم توماس^[۲] و ولتهوس^[۳] بیش از آنکه به تعریف این اصطلاح بپردازند به تشریح مجموعه­ای از روش­های خاص و تاثیر آن بر توانمندسازی می­پرداختند (Thomas and Velthouse,1990). در حقیقت یکی از مسائلی که در مراحل اولیه بکارگیری این اصطلاح کمتر به آن توجه می­شد ارائه تعریفی عملیاتی از آن بود( Horrenkol et al,1999).

آنچه سبب گردید تا اندیشمندان در ارائه تعاریف عملیاتی از توانمندسازی توافق نظر نداشته باشند داشتن دیدی متفاوت به توانمندسازی می­باشد. در حقیقت آنان از سه رویکرد متفاوت ارتباطی، انگیزشی و شناختی به موضوع پرداختند(زارعی­متین و همکاران، ۱۳۸۲).

درباره این که چگونه یادگیری انجام می­شود، از دیدگاه­های متفاوت، برداشت­های متفاوت صورت گرفته است که در این بین، سه دیدگاه بیش از همه مطرح هستند.  آشنایی با این سه دیدگاه مربوط به یادگیری – رفتارگرا، شناخت­گرا و ساختارگرا – مبنایی ساختار یافته را برای برنامه­ریزی و انجام فعالیت­های آموزشی فراهم  می­کند. از یک سو، فناوری رایانه­ای در داخل کلاس می­تواند فضایی ایجاد کند تا القای یادگیری کمتر شود و از سوی دیگر، نظریه­های یادگیری برحسب تغییر ویژه آن در فرآیند یادگیری، سلسله مفاهیم و راهبردهایی را به طراحان آموزشی ارائه می­کند. به همین منظور، امروزه نرم­افزارهای آموزشی از طریق روش­شناسی نوین به نحوی ارائه می­شوند تا با منابع تکنولوژیکی موجود ارتباط برقرار سازند. مطالعه هر یک از دیدگاه­های مربوط به مدل­های آموزشی، راه را برای عملی ساختن مفاهیم، ویژگی­ها و صفات به راهبردها و فرآورده­های آموزشی فراهم می­سازد. در واقع، مد­ل­های آموزشی به مثابه پلی میان پژوهش، یادگیری و فعالیت آموزشی عمل می­کنند. ارزش این عمل، در توانایی تبدیل مفاهیم مربوط به نظریه­های یادگیری به عملیات آموزشی است . به منظور دستیابی به الگوهایی که طراحی محیط­های یادگیری مبتنی بر فناوری جدید را سهل و امکان­پذیر می­کنند، مطالعه­ی مدل­های آموزشی که تا به امروز رایج بوده است (که خود زمینه ای برای مطالعه مدل­های نوین آموزشی است) ضروری به نظر می­رسد. جستجو و کاوش در زمینه­ی مدل­های آموزشی ، ما را به سمت راهبردها و روش­های آموزشی معلوم برای طراحان آموزشی به منظور یادگیری آسان و بنیادی برای انتخاب هوشمندانه هدایت می­کند. (Walk, 1999; 56).

ادامه ی متن در فایل اصلی

در صورت بروز مشکل در دانلود مقاله ی بررسی میزان اثربخشی دینداری اسلامی در ارتقاء صلاحیت و توانمندی حرفه ای معلمان با پشتیبانی تماس بگیرید.