مقاله بررسی و تدوین مولفه‌های هویت با نگاه پدیدارشناسانه

این یک مقاله ی با عنوان بررسی و تدوین مولفه‌های هویت با نگاه پدیدارشناسانهاست که در۱۸ صفحه برای دانلود منتشر شده است.

چکیده

مفهوم هویت با پرسش “من چه کسی هستم” از نخستین دوره‌های حیات انسانی همواره مطرح بوده و در هر دوره‌ای پاسخی به‌خود گرفته است. هویت در هر دوره‌ای متاثر از شرایط و ویژگی‌های بافتی جوامع و اعصار، مفهوم ویژه‌ایبه‌خود گرفته است‌. تلاش نگارندگان بر‌ این است که در نگاه اول مفهوم هویت را در یک فضای پدیدارشناسانه مورد تامل قرار داده و عمده‌ترینمولفه‌های هویتی را استخراج نمایند.سؤالاصلیپژوهشعبارت‌است‌از اینکه سیر تاریخی پیشرفت مفهوم هویت دربرگیرنده‌ی چه عناصر و مولفه‌هایی است؟اینپژوهشازشکلپژوهش‌هایفلسفیوبا روشپدیدارشناسیانجام شده است‌. نتایج نشان می‌دهد که علیرغم تنوع روندهای هویتی عمده‌ترین مولفه‌های هویتی عبارتند از:ارتباط، ادراک شخصی، وحدت، تجربه، اقتدار، تأییدپذیری، ارزش‌مندی، تعهد، معناداریسودمندی یا کارایی، تدوام، تمایز، نشان‌مندی، جهت‌مندی، طرح‌مندی، دل‌مشغولی، ثبات،انعکاس، هماهنگی یا تجانس، کلیت یا تمامیت، پیوند، پذیرش، برجستگی.

واژگان کلیدی: هویت، پدیدارشناسی تاریخی، روندهای هویتی، مولفه‌های هویت

مقدمه:

به این داستان از ملا نصرالدین، شوخ‌طبع مشرق‌زمین، توجه کنید: ملا قصد سفر به یک شهر غریب کرد. قبل از اینکه به سفر برود‌، همسرش یک نشان را که نام ملا، بر روی آن نوشته شده بود‌، دور گر‌دن وی انداخت‌؛ به‌این منظور که هویتش را فراموش نکند. زمانی که ملا به شهر رسید، شب اول را در یک کاروان‌سرا گذراند. وقتی ملا به خواب رفت، یک فرد لوده، نشان را از گردن ملا جدا کرد و بر گردن خودش انداخت. وقتی ملا بیدار شد، از اینکه نشانش را بر گردن فرد لوده یافت، ترسید و در حالیکه گریه می‌کرد، گفت که تو، من هستی و اگر تو، من هستی پس “من چه کسی هستم”؟!

معمایی که ملا در این داستان با آن مواجه شد، یک مورد خنداه‌دار است اما با این وجود‌، به مسائل مرکزی وجود انسانی شامل رابطه‌ی خود و دیگری، بحران هویت و ساخت هویتی اشاره دارد (لیندهلم[۱]، ۱۹:۲۰۰۸).

اینک شرح‌حال یک پرسش‌گر از مغرب‌زمین که سوال “من چه کسی هستم”، برایش مسئله‌ساز شده بود را مرور می‌کنیم: وی یک جوان سی و دو ساله بود که در سال ۳۸۶ پیش از میلاد، از یک پیشینه ی اجتماعی سطح پایین به یک منزلت اجتماعی بالایی، در میلان ایتالیا رسیده بود. وی در زندگینامه‌اش می‌نویسد که من خودم را پشت سرم قرار داده بودم تا  از دیدن خودم امتناع کنم چرا که احساس می‌کردم که خود درونی‌ام، تبدیل به خانه‌ای شده است که در مقابلم قرار گرفته و از من جداست. وی بیان می‌کند، تنها زمانی از این وضعیت بحرانی، نجات ‌یافت که جذب کتاب مقدس شد و آن‌را مطالعه کرد. در آن زمان وی احساس کرد که به‌عنوان یک مسیحی و همین‌طوربه‌عنوان یک فرد کاملا جدید، دوباره متولد شده است. این شخص سنت آگوستین بود. آگوستین در روایت دراماتیکش برای ما، توصیف اولیه‌ای از یک فرد خودآگاه نسبت به زمان و فرهنگ و خود موجودش فراهم آورد و از این‌رو، یکی از آغازگران دل‌مشغولی غرب از مسئله‌ی هویت و خوداکتشافی و خود‌اگاهی است. روایت وی،بیان‌گر مباحث خودجستجوگری، خودپرسش‌گری، خوداکتشافی، خود‌توضیحی و خودسنجی است (همان:۳۴).

دو روایت فوق از مشرق و مغرب‌زمین، اشاره به یکی از مهمترین و چالش‌برانگیزترین موضوعاتی دارد که از آغاز آفرینش،تا‌کنون،دغدغه‌ی اهالی مذهب، فیلسوفان، ادیبان، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، انسان‌شناسان، سیاست‌گذاران و دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت، تحت عنوان هویت، بوده‌است. مفهوم هویت با پرسش “من چه کسی هستم” از نخستین دوره‌های حیات انسانی همواره مطرح بوده و در هر دوره‌ای، پاسخی از سوی افرادی که در آن دوره‌ی خاص و بافت منحصربفردمی‌زیسته‌اند، به خود گرفته است.

ادامه ی متن در فایل اصلی

در صورت بروز مشکل در دانلود مقاله ی بررسی و تدوین مولفه‌های هویت با نگاه پدیدارشناسانه با پشتیبانی تماس بگیرید.